95 1456 100 1
معنی متضاد به انگلیسی
polarize
ambivalent
ambivalent
antonymous
مترادف کلمه متضاد
antonym (اسم)
ضد و نقیض ، متضاد ، کلمهء متضاد
antithetic (صفت)
متضاد ، پادگذارهای ، دارای ضد و نقیض
antithetical (صفت)
متضاد ، پادگذارهای ، دارای ضد و نقیض
polar (صفت)
متضاد ، متقارن ، متقابل ، قطبی ، وابسته به قطب شمال و جنوب
کلمات بعدی
متضاد را به اشتراک بگذارید
پیشنهاد کاربران
محدثه
این واژهخ عربی است و پارسی آن اینهاست:
همیوت (هم + یوت = ضد؛ پهلوی)
هَمیب (هم + ایب از پهلوی: ایبگَت= ضد)
هَمپْرَتی hamprati (هم + پرَتی =ضد؛ سنسکریت)
نیازعلی شمس
ناسازگار،ناهمساز،ناهمجور
As
همیوت= پیوسته ، یوغ، همبسته
کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته
پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته
توضیحات دیگر
آیا معنی متضاد مناسب بود ؟ ( امتیاز : 95% )