آنان که کهن شدند و آنان که نوند
هریک به مراد خویش لختی بدوند
این کهنه جهان به کس نماند جاوید
رفتند و رویم و دیگر آیند و روند
“خیام”
.
.
در زندگی محتاج یک چیزم :
خنده های مادرم …
.
.
آغوش پدرم می گفت که گرمای خورشید افسانه است !
.
.
آدم ها از آن چیزی که از نزدیک میبینید دورترند !
.
.
عاقبت همهی ما زیر این خاک آرام خواهیم گرفت
ما که روی آن دمی به همدیگر مجال آرامش ندادیم !
فرستنده : nima861
.
.
همه شبیه هم هستند
هیچکس شبیه حرف هایش نیست !
.
.
بچه های فقیر فقط در زنگ انشا ، تعطیلات را به کنار دریا می روند !
فرستنده : مترسک
.
.
بر درخت زنده بی برگی چه غم ؟
وای بر احوال برگ بی درخت !
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ “ﮐﻢ ﮐﻢ” ﺍﺗﻔﺎﻕ میفته
ﭘﺲ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ “ﯾﻬﻮ” ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﯽ ﮐﻪ خیلی ﺩﯾﺮ شده واسه دوست داشتن پدر و مادرت !
.
.
خیلیا هستن که “طالبتن”
اما فقط بعضیا ” لایقتن”
حواست باشه با کی گرم میگیری !
.
.
چه سخت است تنگ ماهی بودن
اگر بشکنی قاتلی و اگر نشکنی زندانبان
خوش به حال آب !
.
.
دروغگو زیاد نشده ، حرف راستِ که مفت هم نمیارزه
راه که بی راه بشه ، غریبه میشه راه بلد !
فرستنده : سهیل
.
.
خوبی را آرزو میکنم برای آنهایی که یاد نگرفتند بد باشند !
.
.
خسرو شکیبایی :
عشق همه چیزو شفا میده اِلّا خودشو !
.
.
ﺟﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ
ﺳﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺧﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ !
.
.
خوش به حال عروسک آویزان به آینه ماشین
کل پستی و بلندی زندگیش را فقط میرقصد !
فرستنده : دلآرام
دیروز بیمارستان بودم به خاطر عمل جراحی مادرم ؛ وقتی به هوش اومد بالای سرش بودم ، خیلی درد داشت و آه و ناله میکرد ولی تا چشمش به من افتاد یهو گفت : تو شام خوردی ؟
عشق مادر یعنی همین که توی بدترین شرایط ، نگرانی و محبت بی دریغش به فرزند بر همه احساساتش غالب میشه !
.
.
پرواز کرد عاقبت ، ماهی که شوری دریا برای نمک گیر کردنش کافی نبود !
.
.
ﻫﺮﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍهیم ﺑﺎشیم ولی یادمان باشد که ﺁﺧﺮﺵ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﻄﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﯼ ﺭﻭﯼ سنگ ﻣﺮﻣﺮ ﯾﮏ ﻣﺘﺮﯼ ﺧﻮﺍهیم ﺷﺪ !!!
فرستنده : هانیه
.
.
اگه از کیفیت کسی که روش زوم کردیم راضی نیستیم ، قبل از متاسف شدن واسه اون یه کوچولو هم به فکر ارتقای لنزهای خودمون باشیم !
.
.
خستگی را زندگی کرده ام
می خواهم کمی هم زندگی را خسته کنم !
.
.
کاش باشی و بتوان شامه پر کرد از بوی تو ، ای شب بوی شب های بی بوی من
کجایی ای منِ من ؟
کجایی ای من ؟ تا جانی دوباره بخشی این من را …
بی تو این من تهی است ، هیچ است و پوچ
با تو این من ، من است
آری با تو ای مادرم …
.
.
تفنگ توی دست فقط یه وسیله س ؛ این قلبای سنگی هستن که آدمارو میکشن !
.
.
ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ 57 ﮐﻪ یه ﭘﺴﺮ 5ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ چون ﻣﺎشین ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ !
روی هرکی دست گذاشتیم ، روی ما پا گذاشت !
سه زﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻨﻨﺪ :
ﻣﺎﺩﺭﻡ ، ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺗﺼﻮﯾﺮﺵ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﻪ ﻭ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺵ !
.
.
به بابام میگم پدر موجودیست که جونشو واسه بچش میده اما ماشینشو نه ؛ امیدوارم بودم تحت تاثیر قرار بگیره که گفت : آخه ماشینش جون بچشو میگیره !
.
.
حواستون به بعضی حرفها و بعضی کارا باشه چون خیلی وقتا ببخشید کار چسب زخمو نمیکنه !
.
.
یادش بخیر یه کوچه 8متری ، 4تا آجر ، یه توپ پلاستیکی 2 لایه …
دلخوشیامون خیلی ساده بود !
.
.
و انسان موجودیست که زیاد موجود نیست !
.
.
کبریتهای سوخته هم روزی درختهای شادابی بوده اند مثل ما که روزگاری می خندیدیم قبل از اینکه عشق روشنمان کند !
.
.
پای معرفت میاد وسط ، دست خیلیا کوتاه میشه …
بغض یعنی :
صدای اذان
خونه سوت و کور
خاطره های پرهیاهو
و سفره ای خالی از حضور پدر و مادر …
بعضی چیزا فقط یه بار تکرار میشن ؛ قدرشو بدونیم !
.
.
مردانگی آنجاست …
جایی که پسر بچه ای هنگام بازی برای اینکه دوست فقیرش خوراکی هایش را بخورد ، نقش فروشنده را بازی کرد !
.
.
بیایید به دنبال آن نیمه از آدمیت باشیم که با عطر عشق می آمیزندش نه با عطر کافور …
همان نیمه ای که نمی شویندش ، نمی آلایندش ، نمی پوشانندش و به خاک نمی سپارندش !
.
.
مرد باشی یا زن ، مرگ تمامت میکند …
انسان باش تا جاودانه زندگی کنی !
.
.
“ای کاش میشد”های زندگی بعضیا اگه میشد ، چی میشد ؟!
.
.
ﻫﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻋﻄﺮﯼ ﺧﺎﺹ ﺩﺍﺭﺩ !
ﮔﺎﻫﯽ ، ﺑﺮﺧﯽ ﻋﺠﯿﺐ ﺑﻮﯼ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﻣﺜﻞ ﻣــــــــــــــﺎﺩﺭ …
فرستنده : محمد026
.
.
چراغ قرمز فرصت کوتاهی ست تا در آینه ی ماشین خیره شوی به سپیدی موهایت …
“مرگ از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیک تر است !”
.
.
براى کسى که ریشه داره ، “شاخ” و “برگ” مـــهـــم نیست !