کاش می شد که به انگشت نخی می بستیم تا فراموش نگردد که هنوز انسانیم!!!
کاش می شد که به انگشت نخی می بستیم
تا فراموش نگردد که هنوز انسانیم!!!
کاش در باور هر روزه مان
جای تردید نمایان می شد
و سوالی که چرا سنگ شدیم
و چرا خاطر دریایی مان خشکیده ست؟
کاش می شد که شعار
جای خود را به شعوری می داد
تا چراغی گردد دست اندیشه مان
کاش می شد که کمی آینه پیدا می شد
تا ببینیم در آن صورت خسته این انسان را
شبح تار امانت داران
کاش پیدا می شد
نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم مهر ۱۳۹۲ ساعت 10:36 توسط امید |
در زندگی باران نباش ...
در زندگی باران نباش كه فكركنند خودت را
با منت به شیشه میكوبی؛ ابر باش تا
منتظرت باشند كه بیایی
نوشته شده در چهارشنبه هفدهم مهر ۱۳۹۲ ساعت 22:39 توسط امید |
تفنگهاي پر براي شليك به مغزهاي پر ساخته شده اند
تفنگهاي پر براي شليك به
مغزهاي پر ساخته شده اند
و مغزهاي خالي براي پر كردن
اين تفنگها !
نوشته شده در چهارشنبه هفدهم مهر ۱۳۹۲ ساعت 22:33 توسط امید |
گرگها هم شايد ...
اينجا گرگها هم شايد افسردگي مفرط
دارند چون بجاي اينكه گوسفند بدزدند و
بدرند و بخورند مي نشينند و به صداي ني
چوپان گوش ميكنند و هاي هاي گريه
ميكنند
نوشته شده در چهارشنبه هفدهم مهر ۱۳۹۲ ساعت 22:29 توسط امید |
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری،
می خواهم بدانم،
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای
خوشبختی خودت دعا کنی؟
نوشته شده در یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 8:0 توسط امید |
جملات زیبا و کوتاه از حسین پناهی دژکوه
جملات زیبا و کوتاه از حسین پناهی دژکوه شاعر و نویسنده وکارگردان و بازیگر ایرانی که در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ و در سن ۴۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت و در قبرستان شهر سوق به وصیت خود ایشان فقط به خاطر اینکه مادرش در آنجا دفن شدهاست، به خاک سپرده شد.
*
اجازه … ! اشک سه حرف ندارد … ، اشک خیلی حرف دارد!!!
*
می دانی … !؟ به رویت نیاوردم … !
از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما “
فهمیدم
پای ” او ” در میان است …
نوشته شده در چهارشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۲ ساعت 8:17 توسط امید |
نماز از دیدگاه دکتر علی شریعتی
پدرمومن من ... مادر مقدس من ... نماز تو یک ورزش تکراری است بدون هیچ اثر اخلاقی و اصلاح عملی و حتی نتیجه بهداشتی ! که صبح و ظهر و شب انجام می دهی اما نه معانی الفاظ و ارکانش را می دانی و نه فلسفه حقیقی و هدف اساسی اش را می فهمی. تمام نتیجه کار تو و آثار نماز تو این است که پشت تو قوز درآورد و پیشانی صافت پینه بست و فرق من بی نماز با تو نمازگزار فقط این است که من این دو علامت تقوی را ندارم!
نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 21:34 توسط امید |
خدا پرسید میخوری یا میبری؟
خدا پرسید میخوری یا میبری؟
و من گرسنه پاسخ دادم میخورمچه میدانستم لذت ها را می برند، حسرتها را می خورند … ؟
سخنی از حسین پناهی
نوشته شده در دوشنبه هفتم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 14:5 توسط امید |
حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله
در
سن 15 سالگی آموختم که مادران از همه بهتر میدانند، و گاهی اوقات پدران هم
در
20 سالگی یادگرفتم که کار خلاف فایده ای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود
در
25 سالگی دانستم که یک نوزاد، مادر را از داشتن یک روز 8ساعته و پدر را از یک
شب8ساعته محروم می کند
در
30 سالگی پی بردم که قدرت، جاذبه مرد است و جاذبه، قدرت زن.
نوشته شده در یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 8:5 توسط امید |
احمق ها و دانایان + حقیقت و دروغ
مشکل دنیا این است که احمق ها کاملا به خود یقیین دارند، درحالیکه دانایان، سرشار از شک و تردیدند. برتراند راسل
هرگز با یک احمق بحث نکنید تماشاگران توانایی بیان تفاوت میان شما و احمق را ندارند! مارک تواین
آنکه حقیقت را نمی داند فقط بی شعور است امام آنکه حقیقت را می داند و آن را دروغ می نامد تبهکار است. برتولت برشت
نوشته شده در یکشنبه پنجم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 8:18 توسط امید |
نیاز به قهرمان !!!
هنگامیکه گالیله در اثر شکنجه و تهدیدات کلیسا مجبور شد به اشتباه خود پی ببرد و به صاف بودن کره زمین "اعتراف" کند، یکی از شاگردان گالیله به سمت او آمد و تف بر زمین انداخت و
گفت: تف به سرزمینی که قهرمان ندارد.
گالیله در جواب گفت: تف به سرزمینی که به قهرمان احتیاج دارد...!!
نوشته شده در یکشنبه پنجم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 7:40 توسط امید |
گاهــی لازمــه
گاهــی لازمــه
آدما گاهی لازمه
چند وقت کرکره شونو بکشن پایین
یه پارچه سیاه بزنن درش و بنویسن :
کسی نمرده
فقط دلم گرفته
نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 8:23 توسط امید |
جمله ای زیبا از دکتـر ویـن دایـر
دنیا مانند پژواك اعمال و خواستهای ماست. اگر به جهان بگویی: "سهم منو بده..." دنیا مانند پژواكی كه از كوه برمی گردد، به تو خواهد گفت: "سهم منو بده..." و تو در كشمكش با دنیا دچار جنگ اعصاب می شوی. اما اگر به دنیا بگویی: "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟..."
دنیا هم بتو خواهد گفت: "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟..." دکتـر ویـن دایـر
نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 11:20 توسط امید |
سنگ قبر جالب اندیشمند آلمانی +عکس
حدیثی که بر سنگ قبر شرق شناس آلمانی نقش بسته است.
بر روی سنگ قبر آنه ماری شیمل ( Annemarie Schimmel ) با خط زیبای نستعلیق این کلمات نورانی از امیر المؤمنین علی ع نقش بسته است که:
( الناس نیام فاذا ماتوا انتبهو . مردم خوابند و وقتی می میرند بیدار خواهند شد )
آنه
ماری شیمل یکی از معدود مستشرقانی بود که بسیاری از وجوه تاریخ اسلام را
با انصاف نگریسته است به گونه ای که برخی او را عاشق جهان اسلام تلقی می
کنند. عاشقی که هزینه عشق خود به جهان اسلام را نیز پرداخته است.
نوشته شده در شنبه پنجم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 8:44 توسط امید |
تيغ بران گر بدستت داد چرخ روزگار هرچه میخواهی ببر اما مبر نان کسی
می بخور منبر بسوزان مردم آزاري مكن...
مردي نبود فتاده را پاي زدن
گر دست فتادهاي بگيري مردي
در اين دنيا كه مردانش عصا از كور ميدزدند
من از خوشباوري آنجا محبت جست و جو كردم
من از روييدن خار سر ديوار دانستم
كه ناكس ، كس نميگردد بدين بالانشستنها
تيغ بران گر بدستت داد چرخ روزگار
هرچه مي خواهي ببر اما نبر نان کسي
------------------
اما بزرگان چه خوش گفته اند که :
يکروز رسيد غمي به اندازه کوه
يکروز رسيد نشاط اندازه دشت
افسانه زندگي چنين است عزيز
در سايه کوه بايد از دشت گذشت
نوشته شده در دوشنبه دوم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 14:49 توسط امید |
آرام زندگي كن
كتاب: «تائو ت ِ چنگ» نوشته: لائوتسه
هيچ چيز در اين جهان چون آب، نرم و انعطاف پذير نيست.با اين حال براي حل كردن آنچه سخت است، چيز ديگري ياراي مقابله با آب را ندارد.نرمي بر سختي غلبه مي كند و لطافت بر خشونت.همه اين را مي دانند ولي كمتر كسي به آن عمل مي كند.انسان، نرم و لطيف زاده مي شود و به هنگام مرگ خشك و سخت مي شود.گياهان هنگامي كه سر از خاك بيرون مي آورند نرم و انعطاف پذيرندو به هنگام مرگ خشك و شكننده.پس هر كه سخت و خشك است، مرگش نزديك شده و هر كه نرم و انعطاف پذير، سرشار از زندگي است.آرام زندگي كن!
نوشته شده در پنجشنبه نهم آذر ۱۳۹۱ ساعت 8:36 توسط امید |
آینده از نگاه حسین پناهی
به قـــولِ حسین پناهی،
این آینده ,کدام بود که بهترین روزهای عمر را حرامِ دیدارش کردم؟
نوشته شده در چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۱ ساعت 9:12 توسط امید |
در حالی که ناچیزند ، همه چیزند
گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز می شود
گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام می گردد
گاهی با یک کلمه ، یك انسان نابود می شود
گاهی با یک بی مهری ، دلی می شکند !!
مراقب بعضی یک ها باشیم ...
در حالی که ناچیزند ، همه چیزند .
نوشته شده در چهارشنبه دهم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 8:14 توسط امید |
وجودم تنها یک حرف است ...
وجودم تنها یک «حرف» است و زیستنم گفتن آن «حرف» است ...
علی شریعتی
نوشته شده در چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 8:1 توسط امید |
از 3 نفر هرگز متنفر نباش و ...
از 3 نفر هرگز متنفر نباش :
فروردینی ها، مهریها، اسفندی ها
... چـون بهتـرینن
: سه نفر رو هرگز نرنجوناردیبهشتی ها ، تیری ها ، دی ـی ها
... چـون صادقن
: سه نفر رو هیچوقت نذار از زندگیت برنشهریوری ها ، آذری ها ،آبانی ها
... چـون به درد دلت گوش میدن
: سه نفر رو هرگز از دست ندهمرداد ـی ها ، خرداد ـی ها ، بهمن ـی ها
چـون دوست ِ واقعی ان
نوشته شده در چهارشنبه نهم فروردین ۱۳۹۱ ساعت 9:37 توسط امید |
باید و نبایدهای سه گانه در زندگی
باید و نبایدهای سه گانه در زندگی
Three things in life that are never certain
سه چیز در زندگی پایدار نیستند
Dreams
رویاها
Success
موفقیت ها
Fortune
شانس
«»«»««»»««»»««»«»
Three things in life that, once gone, never come back
سه چیز در زندگی که وقتی از کف رفتند باز نمی گردند
Time
زمان
Words
گفتار
Opportunity
موقعیت
«»«»«»«»«»«»«»«»«»
Three things that destroy us
سه چیز ما را نابود می کنند
Arrogance
تکبر
Greed
زیاده طلبی
Anger
عصبانیت
نوشته شده در شنبه شانزدهم مهر ۱۳۹۰ ساعت 12:3 توسط امید |
آدم ها و کمربند
بعضی از آدم ها شبیه سوراخ های اول کمر بندن همیشه هستن اما هیچ وقت به کارت نمیان
نوشته شده در شنبه دوم مهر ۱۳۹۰ ساعت 13:48 توسط امید |
فقر از ديدگاه دكتر علي شريعتي
ميخواهم بگويم ......
فقر همه جا سر ميكشد .......
فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني هم نيست ......
فقر ، چيزي را " نداشتن " است ، ولي ، آن چيز پول نيست ..... طلا و غذا نيست .......
فقر ، همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفتهء يك كتابفروشي مي نشيند ......
فقر ، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ، كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند ......
فقر ، كتيبهء سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند .....
فقر ، پوست موزي است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته ميشود .....
فقر ، همه جا سر ميكشد ........
فقر ، شب را " بي غذا " سر كردن نيست ..
فقر ، روز را " بي انديشه" سر كردن است ..
نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 10:32 توسط امید |
سخنان زیبا از کورش کبیر
دستانی که با اخلاص کمک می کنند پاک تر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند
اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید
آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است
وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما
سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است که نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد
اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید
افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند
پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر
کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم
کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید
انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند
همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد
تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است
دشوارترین قدم، همان قدم اول است
عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید
آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید
من یاور یقین و عدالتم، من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد
من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است
خداوند کشورم را از دشمن خشکسالی و دروغ محفوظ دارد
نوشته شده در سه شنبه هفدهم اسفند ۱۳۸۹ ساعت 21:29 توسط امید |
هفت موردي كه بدون هفت مورد ديگر خطرناك هستند
از نظر گاندی هفت موردی که بدون هفت مورد ديگر خطرناک هستند
-
ثروت، بدون زحمت
-
لذت، بدون وجدان
-
دانش، بدون شخصيت
-
تجارت، بدون اخلاق
-
علم، بدون انسانيت
-
عبادت، بدون ايثار
-
سياست، بدون شرافت
اين هفت مورد را گاندی تنها چند روز پيش از مرگش بر روی يک تکه کاغذ نوشت و به نوهاش داد. اعتقاد بر اين است که وی اين موارد را در جست و جوی خود برای يافتن ريشههای خشونت شناسايی کرد. در نظر گرفتن اين موارد، بهترين راه جلوگیری از بروز خشونت در يک فرد و يا جامعه است.
خشونتی که آن را "خشونت پنهان" مینامند
نوشته شده در یکشنبه هفتم آذر ۱۳۸۹ ساعت 21:18 توسط امید |
گفته هاي نيك
جرج آلن: اگر كسي را دوست داري، به او بگو. زيرا قلبها معمولاً با كلماتي كه ناگفته ميمانند، ميشكنند
**ميان انسان و شرافت رشته باريکي وجود دارد و اسم آن قول است . توماس براس
**همه دوست دارند به بهشت بروند,اما كسي دوست ندارد بميرد .بهشت رفتن جرأت مردن ميخواهد.
**شريف ترين دلها دلي است که انديشه ي آزار کسان درآن نباشد. زرتشت
**چارلي چاپلين: خوشبختي فاصله اين بدبختي است تا بدبختي ديگر.
**روزی روزگاری اهالی یه دهکده تصمیم گرفتند تا برای نزول باران دعا کنند, در روز موعود همه مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند و تنها یك پسر بچه با خود چتر آورده بود و این یعنی ایمان.
**بدبختي تنها در باغچه اي که خودت کاشته اي مي رويد.
**وقتي كه زندگي برات خيلي سخت شد، يادت باشه كه درياي آروم، ناخداي قهرمان نميسازه.
نوشته شده در یکشنبه هفتم آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:12 توسط امید |
قرآن را سال هاست که به آتش کشیده ایم
(قرآن ! من شرمنده توام – دکتر شریعتی)
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "
چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام .
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۳۸۹ ساعت 16:53 توسط امید |
آموخته هاي چارلي چاپلين !!!
اموخته ام که
با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه، مي توان مقام خريد
ولي احترام نه، مي توان کتاب خريد ولي دانش نه، دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ، مي توان قلب
خريد، ولي عشق را نه.
آموخته ام ... که تنها کسي که مرا در زندگي شاد مي کند کسي است که به من مي گويد: تو مرا شاد کردي
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسيار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نبايد به هديه اي از طرف کودکي، نه گفت
آموخته ام ... که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمک کردنش نيستم دعا کنم
آموخته ام ... که مهم نيست که زندگي تا چه حد از شما جدي بودن را انتظار دارد، همه ما احتياج به دوستي داريم که لحظه اي با وي
به دور از جدي بودن باشيم
آموخته ام ... که گاهي تمام چيزهايي که يک نفر مي خواهد، فقط دستي است براي گرفتن دست او، و قلبي است براي فهميدن وي
آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در يک شب تابستاني در کودکي، شگفت انگيزترين چيز در بزرگسالي است
آموخته ام ... که زندگي مثل يک دستمال لوله اي است، هر چه به انتهايش نزديکتر مي شويم سريعتر حرکت مي کند
آموخته ام ... که پول شخصيت نمي خرد
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگي را تماشايي مي کند
آموخته ام ... که خداوند همه چيز را در يک روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد که من بينديشم مي توانم همه چيز را در يک روز به
دست بياورم
آموخته ام ... که چشم پوشي از حقايق، آنها را تغيير نمي دهد
آموخته ام ... که اين عشق است که زخمها را شفا مي دهد نه زمان
آموخته ام ... که وقتي با کسي روبرو مي شويم انتظار لبخندي جدي از سوي ما را دارد
آموخته ام ... که هيچ کس در نظر ما کامل نيست تا زماني که عاشق بشويم
آموخته ام ... که زندگي دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام ... که فرصتها هيچ گاه از بين نمي روند، بلکه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
آموخته ام ... که آرزويم اين است که قبل از مرگ مادرم يکبار به او بيشتر بگويم دوستش دارم
آموخته ام ... که لبخند ارزانترين راهي است که مي شود با آن، نگاه را وسعت داد
چارلی چاپلین
نوشته شده در سه شنبه ششم مهر ۱۳۸۹ ساعت 7:32 توسط امید |
تعریف یک ریاضیدان از زن و مرد
روزي از دانشمندي رياضيدان نظرش را درباره زن و مرد پرسيدند.
جواب داد:
اگر زن يا مرد داراي ( اخلاق) باشند پس مساوي هستند با عدد يک =1
اگر داراي (زيبايي) هم باشند پس يک صفر جلوي عدد يک ميگذاريم =10
اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوي عدد يک ميگذاريم =100
اگر داراي (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوي عدد يک ميگذاريم =1000
ولي اگر زماني عدد يک رفت (اخلاق) چيزي به جز صفر باقي نمي ماند و صفر هم
به تنهايي هيچ نيست ، پس ان انسان هيچ ارزشي نخواهد داشت
نوشته شده در یکشنبه چهارم مهر ۱۳۸۹ ساعت 16:26 توسط امید |
فقر ، روز را "بي انديشه" سر كردن است
فقر
ميخواهم بگويم ......
فقر همه جا سر ميكشد .......
فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني هم نيست ......
فقر ، چيزي را " نداشتن " است ، ولي ، آن چيز پول نيست ..... طلا و غذا نيست .......
فقر ، همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفتهء يك كتابفروشي مي نشيند ......
فقر ، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ، كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند ......
فقر ، كتيبهء سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند .....
فقر ، پوست موزي است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته ميشود .....
فقر ، همه جا سر ميكشد ........
فقر ، شب را " بي غذا " سر كردن نيست ..
فقر ، روز را "بي انديشه" سر كردن است
نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۸۹ ساعت 7:55 توسط امید |