اینستاگرام
instagram.fileon.ir

متن دلنوشته عاشقانه طولانی

نویسنده : علیرضا | زمان انتشار : 20 اسفند 1398 ساعت 03:15

در این قسمت مجله روزانه متن های عاشقانه بلند و طولانی را قرار داده ایم. این دلنوشته های بلند احساسی و رمانتیک را می توانید برای عشق خود و همسرتان بفرستید و احساسات خود را به او القا کنید.

در بخش های قبل متن عاشقانه شاد و جملات عاشقانه را هم قرار دادید و در این بخش به سراغ متن های بزرگ تر رفته ایم که جلب هستند.

متن عاشقانه و احساسی بلند با مضامین جذاب و جالب 

لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان…
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار…
لمس کن لحظه هایم را…
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن…
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ام

جملات احساسی بلند

احساسی ترین جملات و متن های عاشقانه طولانی برای گفتن دوستت دارم، ابراز علاقه و دلتنگی برای همسر و عشق زندگی

متن های عاشقانه بلند

انگار تو هر روز زیباتر می شوی و من هر روز عاشق تر، انگار تمام شعرها و منظومه های عاشقانه را برای تو سروده اند مهربان. واژه ها حقیرند و من ناتوانم، ناتوان از گفتن این که چقدر تو را دوست دارم

دلنوشته های بلند احساسی

احساس می کنم تکه ای از قلبم به هر کجا که می روی به هر کجا که سفر می کنی با توست عزیزترین، در نبودت هیچ تسکینی برای تنهاییم نیست… ثانیه ها را می شمارم برای دوباره با تو بودن

متن عاشقانه طولانی برای همسرم

دلم بودن با تو را می خواست، و اگر بودی در مقابلت زانو می زدم و به قصد پرستیدنت، تمام نهفته های قلبم را نثار تو می کردم

جمله های کوتاهبلند رمانتیک

بدون تو خانه خالی از هر شور و جنبشی ست، به خانه می روم … نیستی و انگار چیزی گم شده ست.. برگرد تا خانه بهشت شود ای صاحب زیباترین چشم های جهان، برگرد تا دوباره نفس های من آغاز شود عشقشیرینم

متن های زیبای رمانتیک برای عشق

دِل دارم، معجزه ی کلامِ من، با خدا حافظی ات می میرم و بازگشتت مرا به زندگی باز می گرداند، روزی که برگردی به شادی دیدن بهشت چشمانت دوباره قَبای عشق خواهم پوشید و دوباره زندگی خواهم کرد

متن فوق العاده عاشقانه طولانی

قدیس وارِ من، هر نوایی که در این جا می پیجد یاد آور توست، با توست که عطر مهربانی و یاس را حس می کنم، صاحب تمام رویاهایی و شکوه تمام شعرهای جهان به خاطر توست

متن غمگین طولانی و احساسی

پس از سال ها، هنوز خود را دلتنگ آن چشم های بارانی می یابم، هر دقیقه از هر ساعت، هر روز در هر هفته، هر هفته در هر ماه و هر ماه در هر سال

متن بلند دوستت دارم

برای گفتن دوستت دارم دنبال بهانه نباش عشق من، بگو دوستم داری تا خورشید بتابد، شب مهتابی شود و من فاتح تمام قله های جهان باشم و زندگی رویایی شود که انتها ندارد

متن طولانی تنهایی و دلتنگی خاص

عزیزترینم، ضرورت زندگی ام، تو مثل هوایی هستی که برای نفس کشیدن به آن احتیاج دارم. تاب لحظه های بی تو بودن را ندارم، دلتنگی ات جهان را برایم تیره و تار می کند و نبودنت دنیا را برایم تبدیل به زندانی با دیوارهای بلند می کند که راه فراری از آن نیست

دلنوشته برای عشق

شبیه رویاهای روشن بودی و دیر زمانی ست امید با تو بودن دارم .. هر چند اندک… و این امید است که قلب زندگی مرا به تپش می اندازد، تمام ناامیدی ها، اندوه گینی و بی طاقتی را پنهان می کنم تا روزی تو از پس تمام این ها ظهور کنی

دلنوشته های بلند احساسی

دوستت داشتم و در تمام مسیر هراس از دست دادنت با من بود، تو نور صبح های روشن بودی، امید بخش ترین، زیباترین، گندمزار بودی در خشک سالی، تمام هراس من از دست دادن تو بود

متن بلند عاشقی

وقتی تو باشی
زندگی برایم زیباست ؛ عاشقی برایم با معناست
وقتی تو باشی
قلبم بی آرزوست ، ای تنها آرزوی من در لحظه های تنهایی
وقتی تو عزیز دلم باشی
همدمم باشی
سر پناهم باشی
طلوع آفتاب برایم آغاز یک روز پر خاطره دیگر با تو است
تو هستی ، برای من هستی ، تا آخرش همه هستی ام هستی
حالا من هستم و یک عشق پاک در قلبم !
وقتی تو باشی
عشق در وجودم همیشه زنده است

جملات کوتاه برای یار و عشق

بی تو در سرزمین بی درخت و سایه ام ، بی تو زمان نمی گذرد.. ثانیه ها سال می شوند و سالها همه سال کبیسه اند. بی تو باز به تو می اندیشم

متن های طولانی عاشقانه

ای نامت با شکوه تر از تمام قله های جهان، دوستت خواهم داشت، تو را چون گندم زار، تو را چون شب های مهتابی، چون روزهای ناب دوستت خواهم داشت

دلنوشته عشق

چشم می بندم و باز می کنم همه جا تو را می بینم؛ در هر خانه، هر فصل، هر شهر و هر خیابان.. در تمام رویاها و سفرها.. تو با منی در هر کجا که باشم ترکت نخواهم کرد

دلنوشته احساسی

تولد دوباره ی من، ما با هم بهار را به خانه آوردیم نور را دیدیم و گرما را حس کردیم، بهار من، با تو رنجشی در کار نیست تویی که دوباره مرا ساختی و زنده کننده ی رویای من بودی، دوست دارمت

متن عاشقانه ی جدید

کوچه ی دلم را برای عبور نگاهت آب و جارو کرده ام

دیگران با عبور لحظه ها می آیند و می روند

و این چشمان توست که عبورش جاودانه است

در میهمانی لحظه های با تو

دستانت خالی بود

اما نگاهت پر از شوق

و قلبت پر از احساس

از تو هیچ نمی خوام

جز نیم نگاهی پر از شوق و احساس

تو گفتی خداحافظ من شنیدم به امید دیدار

تو دل کندی از من و من دل بستم به تو

تو از کنارم رفتی اما خاطرت در قلبم حک شد

چه قصه ی عجیبی است قصه ی عشق

افسوس که زندگی فقط اندیشه های زیبا نیست

متن طولانی با احساس

حـــــــرف بـــــزن…
صدایت را دوست دارم
بگو…
فقط بگو
چــه فـــرق دارد
از مـــن ،
از تـــو
از بــــاران
در آغــوشــم بــگــیــر
و در گــوشــم
از مـــانـــدن بــگـــو
از دوستت دارم هایی بگو
که از شنیدنش دلم بریزد !!
گـــونـــه هــای خــجــالــتــی ام رنــگ بــگــیــرد
از دلبری چشمهایت بگو
که چگونه دلم را هوایی کرده
از هــرچــه خــودت مــیــخــواهـی
از خـــودت بـــگـــو
چـــه فــرق دارد از چـــه
فـــقــــط بـــگــــو
حـــرف بـــزن
عاشقانه صدایت را دوست دارم

دلنوشته های عاشقانه زیبا

شبی پر ستاره برایم آرزو کردی
غافل از اینکه ماه منی
و با وجودت و چنان شب مهتابی
تفاوتی ندارد
بود و نبود ستاره ها

جملات عاشقانه یار

همه ی من
دلم برای زمستان نمی سوزد
دلم برای بهار تنگ نیست
دلم می خواهد فقط برای تو تنگ شود
برای تو که هنوز هم نمی دانی
چقدر عاشقانه های نا نوشته برایت نوشته ام

متن با هم بودن

سهم من از بودن با تو
نگاه مهربان توست
که وجودم را لبریز از طراوت می کند
و سهم تو از بودن با من
قلب من است
که جز برای تو نمی تپد

متن عاشقتم بلند

در میهمانی لحظه های با تو
دستانت خالی بود
اما نگاهت پر از شوق
و قلبت پر از احساس
از تو هیچ نمی خوام
جز نیم نگاهی پر از شوق و احساس

متن عاشقانه احساسی و بسیار زیبا

کمی بمان!

کمی به من نگاه کن!

نگاهت تنها دلیل آرامشم است!

در چشمانم نگاه کن

در این چشمان اشک آلود

که همیشه درپی رفتن تو

چشم انتظار به آمدنت بود

حال که دوباره آمدی ؛

چرا این چنین مرا از خود می رانی ؟

چرا چشمانت را از من نگاه می داری؟

دیگر تاب و توان سکوت ندارم

حس فریاد در من به اوج رسیده است

فریاد دوستت دارمِ صدایم را گوش کن

درحالی که حرفی نمی زنم

به چشمانم نگاه کن

حرفهایم را از نگاهم بخوان

آیا چیزی هست که در آن ببینی؟

آیا پاسخ دردهایم را در آن می یابی؟

آری این نهایت حرفهای من است

که در چشمانم جمع شده است

این کلماتی است که زبانم یارای ادا کردن آن را نداشت و ندارد

این سیل اشک های من نیست

که از چشمانم روان شده است،

این تمام حرف های من است

که روزی به تو گفته بودم چه شد ؟

مگر حرف هایم چه بود ؟

چرا دوباره چشمانت را از من گرفتی؟

مگر نگاهم تلخی رفتنت را با مرگ آرزوهام به تصویر نکشید؟

مگر این نگاه خسته؛خسته از فریادهای بی فرجام ؛

از روز های بی تو بودن

و از بی دلیل بودن رفتنت

و از نامهربانیت سخن نگفت؟

مگر تصویر زیبای صورت خودت را

در آخرین باری که در چشمانم نگاه کردی

و در آن به یادگار مانده است را ندیدی؟

چه بود که صورتت از شرم گلگون شد؟

چه بود که اشک از چشمانت جاری؟

شاید اکنون صدایم را در عین خاموشی زبانم می شنوی

شاید…

کمی بمان!

کمی به من نگاه کن!

نگاهت تنها دلیل آرامشم است!

مرا با نگاهت مهمان کن