متن عاشقانه بلند غمگین
نویسنده : شهلا رنجبر | زمان انتشار : 27 بهمن 1397 ساعت 19:00
نوشته
نوشته هايم را مي خواني…
و مي گويي: چه زيبا!
راستي…
دردهاي آدم ها زيبايي دارد
نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 16:29 توسط حسن روستا |
میخواهم
شبــــ که مــــی خـــواهَم بخــــوابم..
بـا خودم اتمـــــــام حُجــَــت مــی کنم... که دیگــــــر نه اشکـــــــــــی از چشمـــــــــــانم فـــرو آیــد... و نه نگاه هـــــــایم خیس آب شونــــــــد... امـّـا صُبــــــــح که بـــلنـــد مــی شوم... مــی بینم که بالِــشَم خیس خــــــــــــیس است !
نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 16:24 توسط حسن روستا |
راستی
╗═══════════════════╔
راستیــــــــے،
╝═══════════════════╚
╗═══════════════════╔
بعضیــــــــے از نگاهـ هـ ــ ـا
╝═══════════════════╚
╗═══════════════════╔
چه صـבاے قشنگیــــــــے בارنـב...!
╝═══════════════════╚
نوشته شده در جمعه بیست و دوم آذر ۱۳۹۲ ساعت 12:39 توسط حسن روستا |
قرار
قرار نیست منم دل یکی دیگه رو بسوزونم ،
برعکس اونو اونقدرخوشبخت میکنم که
به هر روزی که جای اون نیستی لعنت بفرستی عزیزم !
نوشته شده در جمعه بیست و دوم آذر ۱۳۹۲ ساعت 12:36 توسط حسن روستا |
کی
نوشته شده در جمعه بیست و دوم آذر ۱۳۹۲ ساعت 12:35 توسط حسن روستا |
دلم
בلـم برایتــ "تنگــ" شـבه است
قـב یکے از سہ نقطہ هاے آخـر نـوشتہ هـایم ...
نوشته شده در سه شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۲ ساعت 17:24 توسط حسن روستا |
به
ه او بگویید من هنوز به این بی تو بودن ها
عادت نکرده ام یا برگرد
یایا ندارد
فقط برگردد
نوشته شده در سه شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۲ ساعت 17:21 توسط حسن روستا |
کاش
کاش نجابتم را بهانه ی رفتنت نمیکردی
تا با دیدن هر هرزه ای به خودم بگویم
اگر مثل او بودم نمیرفت
نوشته شده در سه شنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۲ ساعت 17:20 توسط حسن روستا |
ارام
آرامــــــــــــــــترمیشدم
فقط و فقط.
اگــــــــــــر میفهمیدی حرف هایم به همین راحتی که میخوانی
نوشته نشده اند
نوشته شده در جمعه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۲ ساعت 14:30 توسط حسن روستا |
بعضی
بعضی زخمها هست
که هر روز صبح باید روشونُ باز کنی نمک بپاشی
تا یادت نره
دیگه سراغ بعضی آدما نبــــــــاید رفت
نوشته شده در جمعه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۲ ساعت 14:28 توسط حسن روستا |
دل
دِلْ تنگے اَم را با فاصلــہ مے نویسَمْـــتا شایدْ فاصلــہ اے بین دِلَمْـــ و تنگے بیُفـــتدْچــہ خیالــــِ خامے دارممْـــاینْ مَدار فاصلــہ مُـــوَربْ اَستْچندے کــہ بگذردْدوباره مے شَودْ تَــــــنْـــــــــگے ِ دِلْ
نوشته شده در جمعه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۲ ساعت 14:25 توسط حسن روستا |
وقتی
وقتی دلت خسته شــد
دیگر
خنده معنایی ندارد
فـقـط
می خندی تا دیگران
غم آشیانه کرده در چشمانت را نـبـیـنـنـد
وقتی
دلت خسته شــد
دیگر حتی
اشکهای شبانه هـم آرامت نمی کنند
فـقـط
گریه می کنی چون به گریه کردن عادت کرده ای
وقتی
دلت خسته شــد
دیگر هیچ چیز آرامت نمی کند به جز دل بریدن و رفتن
نوشته شده در جمعه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۲ ساعت 14:24 توسط حسن روستا |
دلم
دلمـــ حضور مردانــــه میخواهـــد
نَــہ اینکــہ مَــــرد باشَــــــد
نه !مــردانه باشد
حَرفــَــــــشْـــ
قُولـَــــــشْــــ
فِکـــــــرَشْــ
نِگاهَـــشْـ
و قَلـبَشْــ
انــــــــقدر مردانـــه که بتوانــ تا بی نهایتِ دنیـا
بـــہ او اِعتماد کَــرد
تکیــہ کــَرد
نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۲ ساعت 15:49 توسط حسن روستا |
وقتی
نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۲ ساعت 15:29 توسط حسن روستا |
دنیا
دنیـــــــا ناباب است
معتادت می کند به “هیچ” ، گــرفتار که شدی ، رهایت می کند در”تنهایی
نوشته شده در شنبه ششم مهر ۱۳۹۲ ساعت 18:14 توسط حسن روستا |
خلاصه
که میدانم حوصله به خرج نمی دهی تا تمامی حرفهایم را بشنوی !
فقط این را میگویم :
دلتنگی ام آنقدر بزرگ شده است که اگر ببینی شاید نشناسی . . . !
نوشته شده در شنبه ششم مهر ۱۳۹۲ ساعت 17:48 توسط حسن روستا |
پذیرفته ام
پذیرفته ام که تنها در قلبم
میتوانم داشته باشمـتـــو اینگونه با یادتــــتلـخ اما با عشقزندگی میگذرد
نوشته شده در شنبه ششم مهر ۱۳۹۲ ساعت 17:38 توسط حسن روستا |
دلتنگی
دلتنگی من تمام نمی شود
همین که فکر کنم من و تو دو نفریم
دلتنگتر میشوم برای تو
نوشته شده در شنبه ششم مهر ۱۳۹۲ ساعت 17:37 توسط حسن روستا |
من
من به کوتاهیِ این ثانیه ها معتقدم!
عشق یک معامله نیست !!!
ساده باید گفت:
دوستت می دارم ...
نوشته شده در جمعه پانزدهم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 12:12 توسط حسن روستا |
کاش
کاش عشقمان دوطرفه بود
حالا که یک طرفه است
بر من خرده نگیر
راه برگشتی ندارم
باید تا ته خط بروم ..!
نوشته شده در جمعه پانزدهم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 12:7 توسط حسن روستا |
خیلی
خیلی سخته
که برای دیگران مثل کوه استوار باشی اما
تو خودت آروم آروم بشکنی.
نوشته شده در چهارشنبه ششم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 14:58 توسط حسن روستا |
تنهایی
تنهایی را دوست دارم عادت کرده ام که تنها با خودم باشم،
دوستی میگفت:
عیب تنهایی این است !
که عادت میکنی خودت تصمیمی می گیری،
تنها به خیابان می روی،
به تنهایی قدم میزنی.
پشت میز کافی شاپ تنهایی می نشینی و
آدمها را نگاه میکنی،
ولی من به خاطر همین حس دوستش دارم.
تنها که باشی
نگاهت دقیق تر می شود و معنا دار
چیزهایی می بینی که دیگران نمی بینند،
در خیابان زود تر از همه میفهمی پاییز آمده و
ابرها آسمان را محکم در آغوش کشیده اند
میتوانی بی توجه به اطراف،
ساعتها چشم به آسمان بدوزی
و تولد باران را نظاره گر باشی.
برای همین تنهایی را دوست دارم
زیرا تنها حسی است که
به من فرصت می دهد خودم باشم
با خودم که تعارف ندارم
سالهاست به تنهایی عادت کرده ام…
نوشته شده در یکشنبه سوم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 0:28 توسط حسن روستا |
این
ایـن جـا هـاے خـالـے کـه نـبـودنـت را
به رُخـم مـے کـشـنـد
چـه مـے دانـنـد . .
فـرهـادتـــ شـده اَم ، بـا تـمـام زنـانـگـے اَم
و چـه شـب هـا کـه
خـواب ِ شـیـریـنـَت را نـمـے بـیـنـَم . . .
نوشته شده در یکشنبه سوم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 0:21 توسط حسن روستا |
میگویند
می گویند
خوش به حالت
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابرو
نوشته شده در جمعه یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 14:22 توسط حسن روستا |
اگه
اگه میخوای حال کسی رو بدونی
ازش نپرس !
دروغ میگه !
هدفونشو بردار ببین چی گوش میده!!!
نوشته شده در جمعه یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 14:21 توسط حسن روستا |
همه
ﻫﻤﻪ ﻓﻜﺮﺍﺗﻮ ﺑﻜﻦ
ﻫﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﺗﻮ ﺑﺮﻭ
ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺭﺍﺗﻮ ﺑﺰﻥ
ﺣﺴﺘﻮ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻛﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﻛﻪ
ﺧﯿﻠﯽ ﻣﯿﻤﯿﺮﻥ ﺑﺮﺍﺕ
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩﻧﻪ ﺣﺲ ﻣﻨﻮ
ﺑﺬﺍﺭ ﺭﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻫﺎﺕ..
نوشته شده در پنجشنبه سی و یکم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 12:31 توسط حسن روستا |
این بار
اینــــ بـــــار ڪــــہ آمــــدے
دستــانتــ را روے قلبمـــ بـــگـذار
تـــــا بفهمــے اینــــ دلــــ …
بــــا دیــــد نــــ تــــــــو
نــمــے تــپـــد
مــے لـــــــرزد
نوشته شده در پنجشنبه سی و یکم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 12:21 توسط حسن روستا |
این
نوشته شده در پنجشنبه سی و یکم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 12:20 توسط حسن روستا |
حس
حــــس خوبـــــی نیست!!!در رویایــــــــــــــــه کســــــــــــی گــــــــــــــم شوی
کــــــه فکــــر تـــــو حتــــی در خوابــــــش هم نمیگنجـــــــد ...
نوشته شده در جمعه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 13:38 توسط حسن روستا |
احساس
احساس و عاطفه بودن ، انسان را از واقعیت دور میکند
امیر احساسات باشیم ، نه اسیر آن . . .
نوشته شده در جمعه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 13:7 توسط حسن روستا |