متن دکلمه عاشقانه غمگین
نویسنده : معین | زمان انتشار : 12 فروردین 1398 ساعت 17:25
فــاصلــه هرگز مانع فراموش کردن بهتــرین هایمان
نمیشود٬مهم قلب هایمــان است که از پشــت
فــاصلــه ها برای بهتـــرین هایمان بتپــد...
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 22:49 | shahaB |
نمی دانم چرا آنقدر بزرگ نشده ام،که تو را تنها در مواقع سختی نخوانم؟
چرا وقتی همه چیز هست، کمتر تو را صدا می کنم؟
چرا وقتی سالم و شاداب هستم، کمتر تو را شکر می گویم؟
پروردگارا! تنها درخواستم از تو روحی وسیع است،
آنقدر که فراموش نکنم،در خوشی ها باید بیشتر تو را صدا کرد!
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 22:40 | shahaB |
خسته ام
تکیه زده ام بر دیواری از سکوت ؛
گاه گاهی هق هق تنهایی هایم سکوتم را میخراشد
و نقشی از یادگاری میزند
یادگاری هایی که کسی سواد خواندنش را ندارد
هیچ کس جز خـــــدا !
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 22:29 | shahaB |
هر شب قلم سرد زندگیم را برمی داشتم
و مشق فردای تنهایی را در دفتر تنهايي هايم مي نوشتم .
هر سحرگاه دفتر تنهايي هايم خيس خيس بود
خيسي دفترم به خاطر اشكهايي بودكه از روي تنهايي ريخته بودم .
هر شب مشق تنهايي را با نام خدا اغاز مي كردم و با سكوت پر درد به پايان مي رساندم.....
همدم من چراغ بود وقلم دفتري كهنه بوديه دنيا غم .
همزبان من تنهايي بود و سكوت فقط سكوت.
مشق هر شبم را تنهايي مي خواند و
به من نمره اي كمتر از صفر مي داد ومرا نا اميدتر از گذشته مي كرد.....
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 22:27 | shahaB |
نگاه به هر سو می اندازم
تنهاتر از خود نمیبینم
پسم میزنی به گناه دوست داشتنت
یا بهانه هایی که خود میدانی جز تنهایی هیچ نیست
به کدام گناه تیشه بر ریشه عشقمان میزنی
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 22:23 | shahaB |
گاهی دلــت نــمیخواهــد
دیــروز را به یاد بــیاوری
انگــیزه ای بــرای فــردا هـم نــداری . . .!!!
و حال هــم که
گاهی فــقــط دلــت میخواهــد
زانوهایــت را تــنگ در آغوش بــگیری
وگوشــه ای از گوشــه تــرین گوشه ای که می شــناسی
بـنـشینی و فـقـط نــگاه کـنی . . .!!!
گاهی دلگــیری
شایــد از خودت ....!!!
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 22:18 | shahaB |
پایانی برای قصه ها نیست،
نه بره ها گرگ میشوند نه گرگها سیر!
خسته ام از جنس قلابی آدمها...
دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زده،
حالم خوب است...
اما گذشته ام درد میکند!!
ای کاش نقشه سرزمینم به جای گربه شبیه سگ بود . . .
تا مردمش به جای این همه خیانت کمی باوفابودند . . .
دلم میخواد فریاد بزنم بگم : من مترسک خاطرات تو نیستم ...
درست مثل دیوانه ای که اصرار دارد بگوید : من دیوانه نیستم !
راستی ! گفته بودم ؟ “من دیوانه نیستم”
برچسبها:
,
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 22:16 | shahaB |
مغرورانه اشك ریختیم چه مغرورانه سكوت كردیم
چه مغرورانه التماس كردیم چه مغرورانه از هم گریختیم
غرور هدیه شیطان بود و عشق هدیه خداوند
هدیه شیطان را به هم تقدیم كردیم
هدیه خداوند را از هم پنهان كردیم
می گویند : سـاده نیست . . .
گذشتن از كسى كه گذشته هایت را ساخته و آینده ات را ویران كـرده ...!!!
امـا من گذشتم . . .
گاهی هیچکس نیست تا باهاش درد دل کنیم ....
دلت میخواد با یکی حرف بزنی ..... درد دل کنی
اونوقت یه چیزی ته دلت بهت میگه :
با اونی که اون بالاست حرف بزن
ناخود آگاه رو میکنی سمت آسمون
میگی خدایا ................
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 22:14 | shahaB |
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 15:39 | shahaB |
در پیوندِ ازدواج؛
قرار نیست دو نفر به هم برسند؛ قرار است با هم به «خدا» برسند ...
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 15:37 | shahaB |
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 15:33 | shahaB |
سخــــــــــت اســـــت همزیستی دائـم بآ کسانی ک
دغـدغه هآیت را نمیفهمنـــد،امآ عزیزانِ تو اَند!
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 10:27 | shahaB |
چـﮯ شد که رسیدیم اینجا
اینجا که دیگه خندمون میگیره
وقتـﮯ مـﮯ گیم " دین"
وقتـﮯ مـﮯ گیم: "قرآن" وقتـﮯ می گیم " اسلام"
که وقتـﮯ صداﮯ اذانو مـﮯ شنویم میشه سوژه ﮯ خندمون
که بچه نمازو باید اول زنگ خوند چرا حالا ... پاشید نماز دیگه
چـﮯ شد که خجالت کشیدیم حجابمونو رعایت کنیم
چـﮯ شد که به آدمای با حجاب با یه چشم دیگه نگاه کردیم
چـﮯ شد که نماز خونه هامون خالیه
چـﮯ شد که به جاﮯ آسمون عاشق زمین شدیم
چـﮯ شد که زمین گیر شدیم
چـﮯ شد که صدای صلواتامون پایین و پایین تر اومد
چـﮯ شد که دختر ۱۸ سالمون نماز خوندنو بلد نبود
چـﮯ شد که دیگه الان می خندیم به مــــردﮯ که غلت خورد غلت خورد غلت خورد
در خاک برای آزادﮯ نفسهایمان
چـﮯ شد که الگومون شد آدماﮯ اونورﮯ که کاخشون با صداﮯ امام ما مـﮯلرزید
چـﮯ شد که اسلام بزرگمونو با مسلمانیمون کوچیک کردیم
چـﮯ شد که ما یادمون رفت راهـﮯ رو که اومدیم و راهـﮯ رو که قرار بود بریم
.
.
.
چـــﮯ شــد که امــروز ایـنجــورـﮯ " امـــروزـﮯ" شدیم
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 10:25 | shahaB |
از در و دیوار قلبم نم دلتنگی میباره ، بگو که دستات هنوزم واسه من یه چتری داره
دستامو تنها گذاشتی تو نمیدونی چیه دردم ، از همون لحظه که رفتی دیگه زندگی نکردم
خاطراتت مونده اینجا اما آرومم نکرده ، به خدا دلتنگیهامو ذره ای هم کم نکرده
حتی واسه یه لحظه جای پاهات گم نمیشه ، هرچی که سرم شلوغ شد جای خالیت پر نمیشه
خاطرات ـ احسان خواجه امیری
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 10:22 | shahaB |
هیچ وقتـــ کــســے را با همـــہ ے وجوכَتـــ כوســتـــ نــداشتـــہ باش...
یکـــ تـکـــہ از פֿـوכَتـــ را نـگـــہ دار بـراے روزهایـے کـــہ هیــچ کـس را بـــہ جــُز
פֿـوכَتـــ نــداری....
برچسبها:
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 10:19 | shahaB |
اگر کسی
خوبــی هـای تــو را فــرـآمــوش کـَرد،
تـو خـوب بـودَن رـآ فرـآمـوش نـکُن!!
برچسبها:
,
,
,
,
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 10:17 | shahaB |
| پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲| 10:14 | shahaB |
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ...
ﺑﻌﺪ ﺗﻮ ...
ﻗﺴﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﻢ ...
ﺩﻟﺴﻮﺯﻧﺪﻩ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻣﻦ،ﺣﺎﻝ ﺍﻭﺳﺖ ...
ﭼــــــــــــﺮﺍ ﮐﻪ ؟
ﺟﺎﻥ ﺑﯽ ﺭﻭﺡ ﺭﺍ ﺗﺎ ﮐﺠﺎ، ﺗﺎﺏ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺑﻮﺩ ...
ﺗﺎ ﮐﺠـــــــــــــــــــﺎ .
برچسبها:
,
,
,
,
| پنجشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۲| 10:38 | shahaB |
ﭘﺴﺮ:ﻋﺸﻘﻢ ﻳﻪ ﻋﻜﺲ ﺧﻮﺷﻜﻞ اﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﻭاﺳﻢ ﺑﻔﺮﺳﺖ
, ﺩﺧﺘﺮ:ﭼﺸﻢ ﻭﻟﻲ ﺗﻮﻫﻢ ﻣﺤﺾ اﺣﺘﻴﺎﻁ ﻳﻪ ﻋﻜﺲ اﺯ ﺧﻮاﻫﺮﺕ ﻭاﺳﻢ ﺑﻔﺮﺳﺖ
, (ﺷﻴﻂﺎﻥ ﺳﺮﭘﺎ اﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ,ﺳﻴﮕﺎﺭﺵ ﺭا ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩ
ﻭﻛﻒ ﻣﺮﺗﺒﻲ ﺑﺮاﻱ ﺩﺧﺘﺮ ﺯﺩ) ﭘﺴﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻌﻂﻠﻲ ﻋﻜﺲ اﻭﻥ ﻳﻜﻲ ﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺭو ﻭاﺳﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ( ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﺷﻴﻂﺎﻥ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﻪ ﻣﻮاﺩ ﻣﺨﺪﺭ و ﺷﻴﺸﻪ)
ﺩﺧﺘﺮ: ﻭاﻱ ﻣﺮﺳﻲ ﻋﺰﻳﺰﻡ...
اﻻﻥ ﻋﻜﺴﻤﻮ ﻭاﺳﺖ. اﻳﻤﻴﻞ ﻣﻴﻜﻨﻢ,و ﻋﻜﺲ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺭا ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ
ﭘﺴﺮﻙ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻭﻗﺘﻲ اﻳﻤﻴﻠﺸﻮ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻋﻜﺲ ﺧﻮاﻫﺮﺵ ﺭﻭ ﺩﻳﺪ....
( ﻫﻴﭽﻲ ﺩﻳﮕﻪ ﺩاﺳﺘﺎﻥ اﻳﻦ ﭼﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺷﻴﻂﺎﻥ اﺩاﻣﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺑﺪﻩ,
ﺑﻌﺪاﺯ ﻇﻬﺮﻫﺎ ﻫﻢ ﻛﻼﺱ ﺗﻘﻮﻳﺘﻲ ﮔﺮﻓﺘﻪ)
برچسبها:
,
,
,
,
| پنجشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۲| 10:26 | shahaB |
ﺧﺴﺘــﻪ ﺍﻡ …
ﺍﺯ ﺻﺒﻮﺭﯼ ﺧﺴﺘـــﻪ ﺍﻡ …
ﺍﺯ ﻓﺮﯾـــﺎﺩﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﻠﻮﯾـــﻢ ﺧﻔـﻪ ﻣﺎﻧﺪ …
ﺍﺯ ﺍﺷــﮏ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻗـﺎﻩ ﻗـﺎﻩ ﺧﻨـــﺪﻩ ﺷﺪ …
ﻭ ﺍﺯ ﺣـــﺮﻑ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﮔـــﻮﺭ ﮔﺸﺖ ﺩﺭ ﮔــﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺩﻟﻢ
ﺁﺳــﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﭘﺲ ﺧـــﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﺼــﻨﻮﻋﯽ ﮔﺮﯾــﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ،
ﺩﺭ ﺑﯽ ﭘﻨـــﺎﻫﯿﺖ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻫـــﺰﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭﻭﻍ ﭘﻨﻬـــﺎﻥ ﮐﻨﯽ …
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫــﺎ ﻣﻌﻨﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔـــﯽ ﺣﺬﻑ ﮐــﺮﺩﻩ ﺍﻡ …
ﺑﺮﺍﯾــﻢ ﻓﺮﻕ ﻧﻤـــﯽ ﮐﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾـــﻢ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧــﻪ ﻗﺮﺑﺎﻧـﯽ ﮐﻨﻢ
برچسبها:
,
,
,
,
| پنجشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۲| 10:18 | shahaB |
وقتي مرا دور ميزني يادت باشد که عشق را در ميدان من آموختي
دوباره به من خواهي رسيد، شک نکن...
.
.
یکی از سخت ترین کارا پاک کردن اس ام اس هاییه
که یه روزی واست یه دنیا معنی داشته...
.
.
کاش میشد مثل یک “در” به رفتن و آمدن آدمها عادت کنیم …
برچسبها:
,
,
,
,
| سه شنبه دهم دی ۱۳۹۲| 11:9 | shahaB |
| سه شنبه دهم دی ۱۳۹۲| 11:1 | shahaB |
شناسنامه رو بی خیال !
محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
برچسبها:
,
,
,
,
| دوشنبه نهم دی ۱۳۹۲| 23:48 | shahaB |