جملات قصار امام علی
نویسنده : شهلا رنجبر | زمان انتشار : 26 بهمن 1398 ساعت 00:46
فرارو- سخنان امام علی (ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بالغ بر هزار سال از عمر این کتاب شریف میگذرد.
در ادامه برخی از احادیث و سخنان ارزشمند امام علی(عليه السلام) تقدیم میشود:
طمع
أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ وَ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَهُ.
آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پُست كرده ، و آن كه راز سختى هاى خود را آشكار سازد خود را خوار كرده، و آن كه زبان را بر خود حاكم كند خود را بى ارزش كرده است.
تهیدستیالْبُخْلُ عَارٌ وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِى بَلْدَتِهِ. بْخل ننگ و ترس نقصان است . و تهيدستى مرد زيرك را در برهان كُند مى سازد و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است.
شناختالْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ. دانش، ميراثى گرانبها، و آداب، زيورهاى هميشه تازه، و انديشه، آيينه اى شفاف است.
ارزش هاى رازدارى و خوشروييصَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ وَ الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوبِ وَ رُوِيَ أَنَّهُ قَالَ فِى الْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَى أَيْضاً الْمَسْأَلَةُ خِبَاءُ الْعُيُوبِ وَ مَنْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السَّاخِطُ عَلَيْهِ. سينه خردمند صندوق راز اوست و خوشرويى وسيله دوست يابى، و شكيبايى، گورستان پوشاننده عيب هاست. و يا فرمود: پرسش كردن وسيله پوشاندن عيب هاست ، و انسان از خود راضى، دشمنان او فراوانند.
صدقهوَ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِى عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِى آجَالِهِمْ. صدقه دادن دارويى ثمر بخش است، و كردار بندگان در دنيا، فردا در پيش روى آنان جلوه گر است.
دنیاوَ قَالَ [عليه السلام] إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى أَحَدٍ أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ. چون دنيا به كسى روى آورد، نيكى هاى ديگران را به او عاريت دهد ، و چون از او روى برگرداند خوبى هاى او را نيز بربايند.
معاشرتخَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَيْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُمْ. با مردم آن گونه معاشرت كنيد، كه اگر مْرديد بر شما اشك ريزند، و اگر زنده مانديد، با اشتياق سوى شما آيند.
بخششإِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ. اگر بر دشمنت دست يافتى، بخشيدن او را شكرانه پيروزى قرار ده.
دوست يابيأَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ. ناتوان ترين مردم كسى است كه در دوست يابى ناتوان است، و از او ناتوان تر آن كه دوستان خود را از دست بدهد.
شکرگذاریإِذَا وَصَلَتْ إِلَيْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ. چون نشانه هاى نعمت پروردگار آشكار شد، با ناسپاسى نعمت ها را از خود دور نسازيد.
سرزنش
مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَبُ. هر فريب خورده اى را نمى شود سرزنش كرد.
تقدیرتَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِيرِ حَتَّى يَكُونَ الْحَتْفُ فِى التَّدْبِيرِ. كارها چنان در سيطره تقدير است كه چاره انديشى به مرگ مى انجامد.
در گذشتن از خطای جوانمردانأَقِيلُوا ذَوِى الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ فَمَا يَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلَّا وَ يَدُ اللَّهِ بِيَدِهِ يَرْفَعُهُ. از لغزش جوانمردان در گذريد، زيرا جوانمردى نمى لغزد جز آن كه دست خدا او را بلند مرتبه مى سازد.
عمل گرايىمَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ. كسى كه كردارش او را به جايى نرساند، افتخارات خاندانش او را به جايى نخواهد رسانيد.
يارى كردن مردممِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ. از كفّاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن ، و آرام كردن مصيبت ديدگان است.
ترس از خدا يَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِيهِ فَاحْذَرْهُ. اى فرزند آدم! زمانى كه خدا را مى بينى كه انواع نعمت ها را به تو مى رساند تو در حالى كه معصيت كارى، بترس.
رفتار شناسىمَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِى فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ. كسى كه چيزى را در دل پنهان نكرد جز آن كه در لغزش هاى زبان و رنگ رخسارش، آشكار خواهد گشت.
روش درمان دردهاامْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَى بِكَ. با درد خود بساز، چندان كه با تو سازگار است.
بى نيازى از عذر خواهىالِاسْتِغْنَاءُ عَنِ الْعُذْرِ أَعَزُّ مِنَ الصِّدْقِ بِهِ.بى نيازى از عذر خواهى، گرامى تر از عذر راستين است.
برترين پارساييأَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ. برترين زهد، پنهان داشت زهد است!
ضرورت ياد مرگإِذَا كُنْتَ فِى إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِى إِقْبَالٍ فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى. هنگامى كه تو زندگى را پْشت سر مى گذارى و مرگ به تو روى مى آورد، پس ديدار با مرگ چه زود خواهد بود.
راه بى نيازىأَشْرَفُ الْغِنَى تَرْكُ الْمُنَى. بهترين بى نيازى، ترك آرزوهاست.
آرزوهاى طولانى مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ. كسى كه آرزوهايش طولانى است كردارش نيز ناپسند است.
ارزش ها و آداب معاشرت با مردملِابْنِهِ الْحَسَنِ [عليه السلام] يَا بُنَيَّ احْفَظْ عَنِّى أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً لَا يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ.
پسرم! چهار چيز از من يادگير (در خوبى ها )، و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، كه تا به آن ها عمل مى كنى زيان نبيني:
الف ـ خوبى ها 1 ـ همانا ارزشمند ترين بى نيازى عقل است.
2 ـ و بزرگ ترين فقر بى خردى است.
3 ـ و ترسناك ترين تنهايى خود پسندى است.
4 ـ و گرامى ترين ارزش خانوادگى، اخلاق نيكوست.
ب ـ هشدار ها 1 ـ پسرم ! از دوستى با احمق بپرهيز، چرا كه مى خواهد به تو نفعى رساند اما دچار زيانت مى كند.
2 ـ از دوستى با بخيل بپرهيز، زيرا آنچه را كه سخت به آن نياز دارى از تو دريغ مى دارد.
3 ـ و از دوستى با بدكار بپرهيز، كه با اندك بهايى تو را مى فروشد.
4 ـ و از دوستى با دروغگو بپرهيز كه به سراب ماند: دور را به تو نزديك، و نزديك را دور مى نماياند.
عاقل و احمقلِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ زبان عاقل در پْشت قلب اوست، و قلب احمق در پْشت زبانش قرار دارد.
راه جذب دلهاقُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ. دل هاى مردم گريزان است، به كسى روى آورند كه خوشرويى كند.
روش بر طرف كردن نيازهاى مردملَا يَسْتَقِيمُ قَضَاءُ الْحَوَائِجِ إِلَّا بِثَلَاثٍ بِاسْتِصْغَارِهَا لِتَعْظُمَ وَ بِاسْتِكْتَامِهَا لِتَظْهَرَ وَ بِتَعْجِيلِهَا لِتَهْنُؤَ.بر آوردن نيازهاى مردم پايدار مگر به سه چيز، كوچك شمردن آن تا خود بزرگ نمايد، پنهان داشتن آن تا خود آشكار شود، و شتاب در بر آوردن آن، تا گوارا باشد.
مذمت تنبلی و سستی
من اطاع التّوانی ضیّع الحقوقکسی که سستی و تنبلی نماید، حقوق دیگران را تباه میسازد.
رفتار عادلانه
و بالسیره العادله یقهر المناوی
رفتار عادلانه موجب شکست دشمن میشود.
دوری کردن از انسانهای افسرده
ولا تأمننّ ملولاً
از انسان افسرده و دلتنگ آسوده مباش (در کارها به او تکیه نکن).
مذمت طمع
الطمع رقّ مؤبّد
طمع بردگی ابدی است.
اهمیت صدقه دادن
سوسوا ایمانکم بالصدقه
ایمان خود را با صدقه نگهداری کنید.
اهمیت نماز
الصّلوه قربانُ کلّ تقی
نماز، وسیله تقرب هر پرهیزکاری است.
دوری از کارهای حرام
و من اشفق من النار اجتنب المحرمات
و کسی که از دوزخ میترسد، از کارهای حرام دوری میکند.
تاکید به امر به معروف
فمن اَمَر بالمعروف، شَدّ ظهور المؤمنین
کسی که امر به معروف نماید، پشت اهل ایمان را محکم میکند. (مؤمنان را توانمند مینماید).
جهل و نادانی
و اکبر الفقر الحُمق
و برزگترین تهیدستی، کم خردی و نادانی است.