هم خانواده شکوه
نویسنده : محمد پارسایی | زمان انتشار : 01 اسفند 1400 ساعت 17:52
96 1523 100 1
/Sekve/
مترادف شکوه
: اهمیت، بزرگی، تجمل، جاه، جبروت، جلال، جلوه، حشمت، سرفرازی، شان، شوکت، عظمت، فر، فره، کبریا، مهابت، هیبت | تظلم، تعرض، شکایت، شکوائیه، گلایه، گله، گله مندی
برابر پارسی
: اندایه
معنی اسم شکوه
اسم: شکوه
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: šokuh) حالتی در کسی که به بزرگی جلوه کند و احترام برانگیزد یا چشم ها را خیره کند، بزرگی، حشمت و جلال - شأن، حشمت، بزرگی، هیبت، وقار
معنی شکوه در لغت نامه دهخدا
شکوة. [ ش َ وَ ] (ع اِ)خیکی که از پوست بره ٔ شیرخواره سازند و در وی شراب و آب کنند. ج ، شَکَوات ، شَکاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مشکیزه. مشک خرد. خیک شیر از پوست بزغاله ٔ شیرخواره. (یادداشت مؤلف ). مشک خرد که از پوست بزغاله ٔ شیرخوار بود. ج ، شکاء. (مهذب الاسماء).
شکوه. [ ش ِ ] (اِمص ، اِ) ترس. بیم. هراس. خوف. (ناظم الاطباء). ترس و بیم. (غیاث ) (از برهان ) (آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ). ترسی ناشی از عظمت و جلال حریف و طرف مقابل :
از شکوه رفیع بزم تو شد
گونه ٔ آبی و ترنج اصفر.
مسعودسعد.
مرا به عشق تو می متهم کنند و رواست
وزین سخن نه شکوه است مرمرا و نه باک.
سوزنی.
از شکوه همای رایت شاه
کرکس آسمان پر اندازد.
خاقانی.
اگر بگریزی منهزم و... شکسته باشی و شکوه تو در دلها نماند. (تاریخ طبرستان ).
از شکوه ولرز و خوف آن ندی
پیر دندانها بهم برمی زدی.
مولوی.
اندرین فتنه که گفتم آن گروه
ایمن از فتنه بدند و از شکوه.
مولوی.
بانگ میزد در میان آن گروه
پر همی شد جان خلقان از شکوه.
مولوی.
- شکوه آمدن کسی را (در دل کسی ) ؛ رسیدن ترس و بیم در دل. به وحشت افتادن :
شکوه آمد اندر دلش زآن سپاه
به چشمش جهان گشت یکسر سیاه.
فردوسی.
به هر زخمی ز پای افکند کوهی
کز آن آمد خلایق را شکوهی.
نظامی.
شکوه. [ ش ُ ] (اِ) شأن. شوکت. حشمت. بزرگی. بزرگواری. جاه و جلال. (از برهان ) (ناظم الاطباء). حشمت. بزرگی. (لغت فرس اسدی ). جلال. بزرگی. (آنندراج ) (انجمن آرا). حشمت. بزرگی. شوکت. شأن.(غیاث ). طنطنه. طمطراق. دبدبه. شکه. ابهت. فر. سطوت. احتشام. جلالت. ظاهراً از ماده ٔ شکوهیدن و شکهیدن باشد و آن وقت به معنی منعه است نه بزرگی و امثال آن. (یادداشت مؤلف ). جلوه کردن به بزرگی و جلال و خوبی ، و بر این قیاس شکوهد، شکوهید، شکوهیده ، شکه ، شکهیدن و شکهد نیز آمده. (آنندراج ) (انجمن آرا) :
خردمند گوید من از هر گروه
خردمند را بیش دیدم ش ...
معنی شکوه به فارسی
شکوه
گله، شکایت، مرض، شکوات جمع، بزرگی وجلال، جاه وجلال، شوکت، حشمت، مهابت وهیبت
( اسم ) ۱ - شان شوکت بزرگی حشمت. ۲ - مهابت هیبت : این مرد دینی برین سنگ نشست و سنگ در آبگینه کار ما انداخت و شکوه ما از دل خلایق بر گرفت . ۳ - قوت توانایی .
خیکی که از پوست بره شیر خواره سازند و در وی شراب و آب کنند جمع شکوات مشک خرد .
شکایت بردن شکایت کردن .
( صفت ) آنچه قبول فر و شکوه کند .
گله داشتن شکایت داشتن .
( صفت ) صاحب شکوه باوقار .
گله مند شاکی شکوه پرداز .
وقار جلال شان .
( صفت ) گله مند .
شکوی مند دارای شکایت و گله بسیار
( مصدر ) گله کردن شکایت کردن .
مقابل شکوهمند ٠
دارای هیبت و وقار مانند دریا
آنکه شکوه و جلال وی بمقام سلطان باشد
با جلالت
کنایه از آسمان
فر و زیب . جلال و شکوه
بسیار بلند بسیار مرتفع : شنیدم که بود اندر آ ...
معنی شکوه در فرهنگ معین
شکوه
(ش هْ) (اِ.) ترس .
(شُ هْ)(اِ.)۱ - شوکت . ۲ - مهابت ، هیبت .
(شَ یا ش وِ) [ ع - شکوة ] (اِمص .) ۱ - شکایت . ۲ - ناله .
معنی شکوه در فرهنگ فارسی عمید
شکوه
۱. گله، شکایت.
۲. مرض، بیماری.
ترس، بیم، هراس.
بزرگی و جلال، شوکت، حشمت، مهابت، هیبت.
دارای وقار و شکوه، باشکوه وجلال، شکوه ناک.
وقار، جلال.
بسیار بلند و مرتفع و پرشکوه.
شکوه در دانشنامه اسلامی
شکوه
شِکوه که بمعنی شکایت و تظلم استعمال میشود از مصدرهای ساختگی است و در عربی به جای آن شکایت و شکوی بر وزن فتوی گویند.
«شکوه» یعنی اظهار اندوه و توصیف گرفتاری نمودن.
اقسام شکوه
شکوه بر دو قسم است:
← شکوه مذموم
شکوه نمودن نزد خدا یا برادران مؤمن مباح بوده، ناشکری محسوب نمی گردد، ولی شکوه از خداوند متعال و یا نزد کافر و غیر مؤمن، مذموم بوده و موجب محرومیت از رزق و روزی می گردد.
شکوه فقاهت: یادنامه آیت الله حاج آقا حسین بروجردی (قدس سره)، مجموعه مقالات فارسی و عربی درباره آیت الله بروجردی است که به جهت ارج نهادن به خدمات ارزنده آن عالم بزرگ و ارائه الگو برای نسل امروز و نسل های آینده تدوین شده است.
کتاب، مشتمل بر مقدمه ناشر، پیام رهبر انقلاب، بیانیه آیت الله بروجردی در اعتراض به اشغال فلسطین، نگرشی بر زندگانی آیت الله بروجردی و متن 21 مقاله فارسی و عربی و بخش خاطرات است.
در مقدمه ناشر به نکاتی اشاره شده که برخی از آنها عبارت است از:
پیش از ارائه مقالات، پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت سی امین سال رحلت حضرت آیت الله بروجردی ارائه شده است. در بخشی از این پیام می خوانیم: «علم و تقوا و اخلاص و روشن بینی و بزرگ منشی و کیاست و نوآوری و جامع نگری و خستگی ناپذیری و بسی خصلت های کمیاب و نفیس دیگر از این مرد بزرگ و ذخیره الهی، چنان شخصیت ذوابعاد و عظیمی فراهم آورده بود که نظیر آن را در فقهای صاحب نام و برخوردار از زعامت، به ندرت می توان یافت» .
در ادامه، متن مقالات فارسی و عربی درج گردیده که گزارشی مختصر از هرکدام ارائه می شود:
نوح علیه السلام اوّلین پیامبر فرستاده شده به سوى تمام مردم زمین
شِکوه نوح علیه السلام به خدا، از لجاجت و مکر قوم خود در برابر رسالت ...
شکوه در دانشنامه ویکی پدیا
شکوه
شِکوِه (Shekveh) نام آلبومی از عبدالحسین مختاباد خواننده موسیقی سنتی ایرانی است که در سال ۱۳۷۴ منتشر شد.او در این آلبوم از اشعار مهرداد اوستا در تمامی آهنگ های خود استفاده کرده است و آهنگسازی تمام آهنگ ها بر عهدهٔ خود مختاباد بوده است.
تمام اشعار توسط مهرداد اوستا و تمام آهنگ ها توسط مختاباد.
تصنیف «کاروان» از این آلبوم بعدها توسط دفتر موسیقی وزارت ارشاد در آلبومی از هنرمندان مختلف به نام حکایت یار گنجانده شد.
شِکوه - Shekveh نام چهاردهمین آلبوم محمد اصفهانی است که در شامگاه ۱۱ خرداد ۱۳۹۳ در برج میلاد، همزمان با بیست و پنجمین سالگرد وفات روح الله خمینی رونمایی شد. در این آلبوم ۵ قطعه غزل موجود است.
این مجموعه حاوی دو دیسک صوتی و تصویری است که شامل پنج ترک صوتی و چهار ترک تصویری می باشد. ترک های تصویری در حقیقت کلیپ هایی هستند که بر آثار صوتی ساخته شده اند؛ بنا بر این یکی از قطعات با نام «ابر» فاقد کلیپ است. این مجموعه به سفارش؛ ساخته شده و از سبک آلبوم های پاپ مانند بی واژه و برکت و … نیست و حاوی مضامین انتقادی و اجتماعی است.
ترانه: عبدالجبار کاکایی
آهنگساز: علیرضا کهن دیری
(۱۳۹۰)
(۱۳۹۳)
در مراسم اختتامیه سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر با اعلام سالار عقیلی، جایزه بهترین خواننده موسیقی پاپ ایران به محمد اصفهانی اهدا شد. بعد از دریافت جایزه باربد از دست سالار عقیلی گفت: از تمام کسانی که در باز کردن راه باریکی که میان مردم باز کردم ممنونم از استاد ملک محمود مسعودی از استاد علی جهاندار که ردیف را پیش او آموختم و از دو اسطوره خودم یعنی حسین خواجه امیری و محمد رضا شجریان تشکر می کنم. ...
چنانچه، معنی واژه بالا (برگرفته از دانشنامه ویکی پدیا)، نادرست یا مخالف قوانین جمهوری اسلامی ایران است، خواهشمند است گزارش دهید تا بررسی و حذف گردد =>
شکوه در جدول کلمات
شکوه
ابهت, گله
شکوه | جلال
ابهت
شکوه گوی جدایی ها
نی
شکوه و بزرگی
هیبت, جلال
شکوه و جلال
تجمل, فر, افرند, اورند
شکوه و عظمت
ابهت, فر
ساز شکوه گر
نی
عظمت و شکوه کبریایی
جبروت
گفت و گوی شکوه آمیز
درددل
گفتگوی شکوه آمیز
درددل
معنی شکوه به انگلیسی
magnitude (اسم)
مقدار ، بزرگی ، اندازه ، اهمیت ، شکوه ، قدر ، عظمت حجم
grandeur (اسم)
بزرگی ، عظمت ، شکوه ، شان ، ابهت ، فرهی
glory (اسم)
عظمت ، افتخار ، شهرت ، مباهات ، سر بلندی ، شکوه ، عزت ، جلال ، فخر ، اشتهار ، نور
complaint (اسم)
شکایت ، شکوه ، دادخواهی
pomp (اسم)
شکوه ، جاه ، طمطراق ، تجمل ، فرهی ، فره ، حشمت ، غرور وتظاهر
effulgence (اسم)
درخشندگی ، تابش ، شکوه
plaint (اسم)
شکوه ، زاری ، ضجه ، تظلم
resplendence (اسم)
درخشندگی ، جلوه ، شکوه ، تلالو
resplendency (اسم)
درخشندگی ، جلوه ، شکوه ، تلالو
refulgence (اسم)
درخشندگی ، شکوه ، تشعشع ، جلال ، نور افشانی
pomposity (اسم)
شکوه ، اب و تاب ، دبدبه ، جلوه وشکوه
معنی کلمه شکوه به عربی
شکوه
سهل , عظمة , مجد
صرير , لحم البقر
سهل , مقص
احتفال , امبراطور , مجيد , معشب
کبير
استعراض
شکوه را به اشتراک بگذارید
معنی یا پیشنهاد شما
واژه
نام شما
رایانامه
معنی یا پیشنهاد شما
|
کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته
پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته
عبارات و کلمات کلیدی مرتبط
• شکوه در جدول • آموزشگاه زبان شکوه جنت آباد • معنی شکوه • دکتر محسن شکوه • آموزشگاه زبان شکوه کرمان • آموزشگاه زبان شکوه شهران • آموزشگاه زبان شکوه پونک • آموزشگاه زبان شکوه تهرانپارس • مفهوم شکوه • تعریف شکوه • معرفی شکوه • شکوه چیست • شکوه یعنی چی • شکوه یعنی چه
توضیحات دیگر
کلمه : شکوه
اشتباه تایپی : a;,i
آوا : Sekve
نقش : اسم
عکس شکوه : در گوگل
آیا معنی
شکوه
مناسب بود ؟
( امتیاز : 96% )